نکات برتر من برای عشق به بدن


رابطه شما با خودتان مهمترین رابطه ای است که تا به حال خواهید داشت. تا زمانی که یاد گرفتم با خودم مهربان باشم و واقعاً بدنم را دوست داشته باشم، توانستم تعادل سالمی در زندگی پیدا کنم – برای زندگی.

بر اساس تجربه شخصی، غلبه بر سال‌ها خودگویی منفی یا فشارهایی که ممکن است از سوی منابع خارجی (مانند مجلات و رسانه‌های اجتماعی) احساس کنیم، آسان نیست. محدودیت و تنبیه کافی است، زمان آن فرا رسیده است که در حال حاضر بدون قید و شرط، تک تک اعضای خود را همانطور که هستید دوست داشته باشید.

با خودتان ملایم باشید، این کار همیشه در حال پیشرفت است. در اینجا بهترین تمرین‌های من است که قبلاً عاشق بدنم بودم و واقعاً از آن مراقبت می‌کردم، که به استفاده روزانه از آنها ادامه می‌دهم تا در این حالت عشق بدن باقی بمانم.

عاشق جس x

ورزش کردن با مهربانی

من فقط بدنم را به روشی که دوست دارم حرکت خواهم داد. من هر روز صبح از خواب بیدار می شوم و بدنم را تنظیم می کنم و با توجه به نیازش ورزش می کنم. من حداقل 20 دقیقه در روز را متعهد می‌کنم – بیشتر برای سلامت روانم.

امروز 15 دقیقه یوگا از برنامه JSHealth و یک پیاده روی سبک بود. بعضی روزها از خواب بیدار می شوم و انرژی بیشتری برای یک جلسه HIIT و تمرین وزنه دارم. برخی از روزها نیز به روزهای REST اجازه می‌دهم که اصلاً ورزش نمی‌کنم. هماهنگ بودن = عشق بدن.

با خودم مهربون بودن

راه ما صحبت برای خودمان مهم است این روزها فقط با خودم مهربان تر هستم و تا جایی که می توانم از انعطاف و تعادل استقبال می کنم. من قبلا قوانین و محدودیت های سختی را برای بدنم وضع می کردم و یاد گرفته ام که آن را رها کنم. بدن من همیشه وقتی مهربان تر هستم احساس بهتری دارد.

بیرون انداختن ترازو

من بیش از یک دهه پیش ترازو را بیرون انداختم و مطمئن هستم که جدا کردن بدنم از شماره تماشا واقعاً مرا آزاد کرد و به بهبود رابطه ام با بدنم کمک کرد. این همچنین به شما فضایی را برای بازسازی عشق بدن، بدون مقایسه و صحبت های منفی با خود، می دهد.

با هوشیاری غذا خوردن

نشستن در هر وعده غذایی بدون حواس پرتی، تلفن و هرج و مرج کلیدی است.

من برای هر وعده غذایی می نشینم، قبل از غذا 3 بار نفس می کشم و برای غذای مقوی پیش رویم یک دعای سپاسگزاری بی صدا می خوانم. از اینکه چقدر این = عشق به بدن شگفت زده خواهید شد.

انجام آینه کاری

تصور کنید در آینه نگاه می کنید و هستید سپاسگزار – نه نفرت انگیز. این برای من در نوجوانی و اوایل دهه بیستم غیرممکن بود. با این حال، وقتی شروع به دوست داشتن بدن کردم (نه نفرت از بدن)، بدن فیزیکی من متعادل شد و رابطه من با بدنم شروع به بهبود کرد… که آرامش روحی زیادی برای من به ارمغان آورد. واقعاً تنفر از بدن شما خسته کننده است. وقتی به عشق بدنی روی می آورید، احساس بسیار خوبی به شما دست می دهد.

دفعه بعد که در آینه نگاه می کنید، واقعاً انتخاب کنید احساس سپاسگزاری کنید فقط برای یک چیز در مورد فردی زیبا و منحصر به فرد که به شما نگاه می کند… می تواند هر چیزی باشد! یه چیز مثبت به خودت بگو! آن را امتحان کنید … حتی اگر در ابتدا واقعی به نظر نمی رسد. با گذشت زمان متوجه بهبودی عظیمی در صحبت های منفی با خود خواهید شد که تأثیر موجی بر کل وضعیت سلامتی شما دارد.

زمان ارتباط با خودم و بدنم

پیدا کردن مکان و زمان برای اتصال مجدد به بدنم واقعاً عشق بدن را تقویت می کند.

به عنوان مثال، این می تواند به معنای اختصاص دادن 10 تا 20 دقیقه در روز برای ورزش کردن به روش هایی باشد که من دوست دارم، پیاده روی در طبیعت یا زمان استراحت. سپس واقعاً به احساس بدنم توجه داشته باشم. هنگامی که دوباره به بدن ارزشمند خود متصل می شوید، احترام و عشق را نسبت به آن ایجاد می کنید.

نه گفتن به مقایسه

هنگامی که مقایسه بدن شروع به پنهان کردن کرد، به سادگی به آن توجه کنید و به جای اینکه درگیر روایت شوید، آن را به آن برچسب بزنید. سپس به قدردانی از بدن خود و بیوشیمی منحصربه‌فرد آن برگردید و اینکه در نهایت هرگز نمی‌تواند شبیه بدن دیگران باشد – زیبایی آن در همین است!

هیچکس بی عیب نیست. هیچ شکلی کامل نیست آنچه در رسانه‌های اجتماعی می‌بینید اغلب فیلتر شده و فیلتر شده است. همچنین، اکثر مردم قسمت هایی از بدن خود را دارند که مایل به بهبود آن هستند. زمانی که نقص را بپذیرید و سپس آن را به عنوان در آغوش بگیرید شما، عشق عمیق بدن واقعاً می تواند شروع شود.